سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























حسین سالار قلبها


از مطالب گذشته این واقعیت دوشن شد که اسلام برای آزادی جهانیان از بوغ سلطة زورگویان، و نجات انسانها از عبودیت غیرالله آمده، تا رابطة‌ فطری و طبیعی انسان را با خالقش در حد اعلا تقویت و استحکام بخشد،‌و از خضوع بشر در برابر هر نظام موهوم و ساختگی - که جز تباهی و اسارت در بر ندارد- جلوگیری کند، انسان را به تسلیم در مقابل خالق جهان - که همه هستی در برابر ذات اقدس او خاضع و خاشعند - دعوت نماید. و به همین لحاظ است که گسترش اسلام ذاتاً موجب خشم و رعب استثمارگران سلطه جو و مستکبران صاحب زور و زر شده تا بدانجا که صرف نام و کیان اسلام دشمنانش را می‌ترشاند و می‌آزارد، زیرا منطق متین و جاذبة‌ نیرومندش که مطابق فطرت انسان است به حدی است که آنان را به وحشت می‌اندازد. از این رو هرگز جباران و زورگویان را با اسلام الفت و مودتی متصور نیست و همیشه در کمین فتنه‌انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان بوده و هستند. قرآن در این باره می‌فرماید: « و کافران پیوسته با شما مسلمانان نبرد می‌کنند تا آنکه اگر بتوانند - شما را از دین خود برگردانند.» 52 و در جای دیگر می‌فرماید: « بسیاری از اهل کتاب آرزو و میل آن دارند که شما را از ایمانتان به کفر برگردانند به سبب حسدی که بر ایمان شما برند.» 53

 


و نیز فرموده است: « و هرگز یهود و نصاری از تو راضی و خشنود نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی.» 54 پس، علت اساسی دشمنی کافران و اهل کتاب همان عداوت و کینه‌ای است که به اسلام و مسلمین دارند، و این مسئله مطرح نیست که برهان حقانیت اسلام آنان را قانع نساخته چه اگر مسلمانان حتی نهایت مهر و دوستی را به آنان ابراز کنند باز هم راضی نخواهند شد مگر اینکه پیرو ملت و آیین و نظام و فرهنگ آنها باشند. این است اصل و پایة ‌بغض و کینه‌ای که در هر زمان و مکان نسبت به اسلام نمایان گردیده است، و بر همین اساس است که یهود و نصاری بر ضد اسلام و مسلمین یورش و هجوم می‌آورند و با وجود اختلاف بین نصاری و یهود و حتی اختلاف بین فرق گوناگون آنان و نزاع آنها با ملتهای ضد دین و ملحد، همواره د رهدف مشترک یعنی بسیج نیروهای ملحد و فاسد بر علیه امت اسلام، اتفاق و اتحاد داشته‌اند.

 


آنان در ضدیت و مبارزه با امت اسلام همیشه همرنگ و همروش نبوده، بلکه با نیرنگها و توطئه‌های گوناگون برخورد نمود‌ه‌اند.

 


دشمنان اسلام در اوایل ظهور اسلام حماسه‌های مسلمانان را در راه دین و عقیده تحت لوای توحید مشاهده و درک نمودند که قدرت مقاومت در برابر انسانهای مؤمن و حقجو را ندارند، لذا تغییر روش دادند به طوری که در جنگها و حملاتی که در قرون اخیر بر علیه مسلمانان به راه انداختند آن را از صورت جنگ با عقیده و آیین اسلام خارج کردند، و این فقط به خاطر ترس و وحشت آنان از هیجان مذهبی مسلمین بود و بالأخره جنگ و کینه توزی خود را در زیر چتر عوامفریبانة ‌مسائل سیاسی و اقتصادی اعمال نمودند. هم اکنون نیز دشمنان امت اسلامی، از صهیونیست جهانی تا امپریالیسم و کمونیسم بین‌المللی، دست به دست هم داده تا نیروی قدرتمند عقیده و ایمان را از مسلمین سلب کنند، و چنانچه - خدایی ناکرده- نیرنگ آنان مؤثر افتد و مسلمین بپندارند که جنگ و دشمنی آنان با اسلام نیست، خود را باید ملامت کنند که از اخطارهای مکرر قرآن دربارة دشمنان اسلام روی برتافته‌اند و یا حداقل از یاد برده‌اند.

 


بنابراین با نگرش به تاریخ نتیجه‌گیری می‌شود عاملی که احزاب را بر علیه دولت نوپای مسلمین در مدینه شورانید و دسته‌های جعل احادیث د رسنّت و سیره و تاریخ اسلام را سرپرستی می‌کرد از یهود بود، و نیز عوامل پشت پرده، که فریادهای ملل اروپا را بر علیه دولت عثمانی رهبری می‌کرد و به تجزیة‌سرزمینهای اسلامی انجامید، باز هم از یهودیان بود. قدر مسلم دشمنی یهود با اسلام در طول تارخ بی‌نظیر بوده و قابل انکار نیست، و نیز جنگ صلیبی که دو قرن ادامه یافت و امروز ضدیتش با اسلام بُعد جهانی یافته گواه این مدعاست.

 


البته، این خصلت پلید یهود در ستیز با حق و دین الهی و ایجاد فتنه و به فساد کشیدن جوامع بشری فقط در برابر اسلام نبوده، بلکه این جماعت عنود با تمام انبیای الهی و شرایع آنان به مقابله و دشمنی برخاستند و جنگ و فتنه برپا کردند، و بسیاری از پیغمبران بنی اسرائیل را هم کشتند. اینان از همان بدو ظهور موسی(ع) با آن همه آیات و براهین آسمانی از حق سرباز زدند و لجاجت ورزیدند، که قرآن کریم سرگذشت دشمنی این نسل لجوج را بخوبی بیان فرموده و خصلت ضد انسانی آنان را به جهانیان معرفی کرده و خطر آنان را گوشزد قرموده است، و به همین دلیل یهودیان بارها دست به تحریف قرآن زدند، ولی طرفی نبستند.

 


بنابراین، موقعیت اسلام و مسلمین همواره مورد تهدید وخطر بالقوه و بالفعل بوده و چاره‌ای جز آمادگی کامل برای جهاد و دفاع نخواهد بود، و بی گمان د ربرابر جبهة‌مسلح شر، جبهة خیر هم باید مسلح شود، در غیر این صورت راهی جز ذلت و انتحار نخواهد بود که آن هم شایستة‌مقام اهل ایمان نیست. پس،‌باید مؤمنین از مال و جان خود برای دفاع از حریم اسلام و مسلمین دریغ نورزند، همان طوری که خدا از آنان خواسته:« اِنَّ اللهَ اشْتَری مِنَ الْمُومِنینَ انْفُسَهُمْ وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُم الجَنَّة. » 55

 


جهاد برنامة‌ مشترک انبیاء الهی

دین خدا طی اعصار و قرون یکی بوده، و تمام پیغمبران مأمور ابلاغ برنامة مشترکی به مردم بوده‌اند. اسلام که دین خاتم‌الانبیا(ص) است مرحلة‌نهایی همین برنامه‌هاست، که همگام بااحتناجات نهایی مردم در زندگی مادی و معنوی طرح گردیده است و هرگز کوچکترین منافاتی با اصول و مبانی ادیان قبل از خود ندارد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: بگو ای پیغمبر محققاً مرا خدا به راه راست هدایت کرده است. به دین استوار و آیین پاک ابراهیم،‌که وجودش از لوث شرک و عقاید باطل مشرکان منزه بود.56 اسلام تمام اصول ادیان گذشته را مبنای رسالت خویش قرار داده و برای بشریت راه آرامش و امنیت را هموار ساخته است. مبانی اسلام عهده‌دار حفظ جهان از لغزشها و کژیها در جهت تحقق زیست مسالمت‌آمیز جوامع انسانی است که نهایتاً هدف آفرینش را تأمین می‌کند.

 


از دیدگاه اسلام خدا انسان را نیافریده تا توانمندان خون ناتوانان را بریزند و آنان را تحت سلطه و ستم خود از حقوق انسانی محروم سازند،‌بلکه آفرینش انسان به این منظور بوده که تمام نیرها و اندیشه‌ها و تدبیرها و امکانات تولید و بهره‌برداری از مواهب طبیعت، همه و همه در راه تأمین سعادت جاودانة‌بشر مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین،‌محبت و اخوت و تعاون یکی از برنامه‌های اصلی اسلام می‌باشد، و به مردم می‌آموزد که روابط انسانها بر اساس پیوند فطری و طبیعی استوار است ونیز انسانها را به عدالت فرا می‌خواند تا هر فردی قادر باشد وظایف خود را انجام دهد و نقش ویژه‌اش را در بالا بردن سطح زندگی ایفا نماید،‌و از این روست که مردم را اکیداً‌ از تجاوز کاری و دشمنی بر حذر می‌دارد و می‌فرماید: « و باید شما در نیکوکاری و بقوا به یکدیگر کمک کنید و نه بر گناه و ستمکاری.» 57 پروردگار اجازه نمی‌دهد که نعمتهایش در راه ویرانی آبادانیها و نابودی انسانها مصرف گردد،‌ و به همین ملاحظات از نظر اسلام جنگ داروی مؤثری برای زدودن انگاهای زورگو و طغیانگران مفسد و مستکبر از زندگی بشر است، و لذا پیروان اسلام باید همگی لشگریان مصلح خدا باشند. خداوند در این باره می‌فرماید: « همانا ما پیامبران خود را با ادلّه و معجزات ( به خلق ) فرستادیم، برایشان کتاب و میزان و عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند و آهن ( و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی و کارزار و نیز منافع بسیار بر مردم است برای حفظ عدالت آفریدیم، تا معلوم شود که چه کسی با ایمان قلبی خدا و رسولان خدا را یاری خواهد کرد( هرچند ) که خدا قوی و مقتدر( و از همه چیز بی‌نیاز است.) 58

 

و باز در جای دیگر می‌فرماید:‌ « و با کافران نبرد کنید تا فتنه و تباهی از روی زمین برطرف شود و همه را آیین دین خدا باشد واگر از فتنه و نبرد دست کشیدند( با آنها عدالت کنید )‌ که ستم جز بر ستمکاران روا نیست.» 59

 

و نیز فرموده است: « اهل ایمان در راه خدا،‌ و کافران در راه شیطان نبرد می‌کنند، پس شما مؤمنان با دوستان شیطان نبرد کنید ( و از آنها به هیچ وجه بیم و اندیشه نکنید ) که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است. » 60



نوشته شده در چهارشنبه 92 شهریور 6ساعت ساعت 12:25 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin